Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، صبح روز یکشنبه ۲۰ فروردین‌ماه است. زن جوانی دارد خودش را به سختی از پله‌های دادسرای جنایی تهران بالا می‌کشد. یک دستش تا بازو در گچ است و موقع نشستن روبه‌روی امیرحسین علیمردان بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران ناله کشداری می‌کشد و می‌گوید که لگنش شکسته است. بعد همه مدارک پزشکی قانونی و کلانتری تهران‌نو را تحویل بازپرس داده و در شرح شکایت خود می‌گوید:«این بلا را یکی از دوستان قدیمی خانوادگی‌مان به نام پیمان سرم آورده است که از چشمم بیشتر به او اعتماد داشتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» 

قاتل شدن همبازی ۳۰۰ میلیارد دلاری تام کروز در تهران | بعد از قتل پدرم سیگار کشیدم!  پرونده جنجالی خودکشی پزشک متروپل آبادان بسته شد

مریم ۴۰ ساله توضیح می‌دهد: «سال ۹۷ به پیشنهاد پیمان خانه‌ای در پروژه‌های انبوه‌سازی انزلی خریدم و سر موعد اقساط به حساب کارفرما پول می‌ریختم. پیمان هم در همان پروژه یک واحد خریداری کرده بود. موقع دریافت دفترچه اقساط به خاطر اعتمادی که به پیمان داشتم از او خواستم دفترچه مرا هم بگیرد اما او دفترچه‌ را به نام خودش گرفت. در همین حال ۱۰۰ میلیون تومان هم پول دستی از من گرفته بود.

مدتی قبل متوجه شدم پیمان آپارتمان من را فروخته است. به او گفتم همه مدارک واریزی‌ها نشان می‌دهد من مالک آنجا بودم و او گفت با پول آپارتمان کار کرده و پول را با سود به من پس خواهد داد، اما چند ماه گذشت و خبری از پول نشد. مرتب با او تماس می‌گرفتم و هر بار وعده چند هفته دیگر را می‌داد، تا اینکه ۱۹ اسفند در حالی که باران شدیدی می‌بارید، مقابل خانه من آمد و گفت پایین بیا تا کلید خانه و پولت را پس بدهم.»

مریم پله‌ها را دو تا یکی رفت و از اینکه شب سال نو به پولش خواهد رسید، ذوق‌زده بود: «در را که باز کردم پیمان و یکی از اقوام نزدیکش من را به زور سوار خودروی پرشیا کرده و ربودند. پیمان الکل در چشمم اسپری کرد که چشمم دیگر چیزی نمی‌دید. می‌گفت باید به او رسید و امضا بدهم و بنویسم که طلبم را وصول کرده‌ام. او و مرد جوان همراهش در جایی خلوت به‌شدت من را کتک زدند تا وادارم کنند رسید را بنویسم، اما من زیر بار نرفتم و آنها از ترس تماس رهگذران با پلیس پا به فرار گذاشتند. من دقایقی زیر باران در پیاده‌رو افتاده بودم و توان حرکت نداشتم تا اینکه عابران اورژانس را خبر کردند.»

با شکایت مریم، پیمان و دوستش به مراجع انتظامی احضار شده و در تحقیقات ابتدایی منکر اتهام خود شدند. این در حالی است که زن جوان تصاویری از دوربین‌های مداربسته در اختیار بازپرس پرونده گذاشته و رسیدگی به پرونده در دستور کار بازپرس جنایی قرار گرفته است. مریم در آخر گفت: «سال‌هاست مربی ورزش هستم و حالا معلوم نیست کی بتوانم کار کنم.»

موقعیت اول: مقابل خانه مریم

نیمه شب است و کوچه در تاریکی شب فرو رفته است. باران نم‌نم کف کوچه و برگ‌های تازه درختان را مرطوب کرده است. چراغی کم‌سو سر کوچه روشن است و هرازگاهی صدای گاز دادن خودرویی که از خیابان بالایی عبور می‌کند، شنیده می‌شود.

یکی از همان خودروها داخل کوچه می‌پیچد. خودروی پرشیا است که به خانه‌ای در وسط کوچه نزدیک می‌شود و می‌ایستد. چند لحظه بعد چراغ راه پله‌ها روشن می‌شود و نور زرد رنگی از میان شیشه‌های در ورودی می‌افتد روی صورت سرنشینان پرشیا. دو مرد جوان هستند که حدوداً ۴۰ ساله به نظر می‌رسند. شاید هم ۴۵، چیزی در این مایه‌ها!

در باز می‌شود و زن جوان قد بلندی در قاب در ظاهر می‌شود. مانتوی بلندی پوشیده و شال مشکی بر سر دارد اما شلوار راحتی پوشیده و دمپایی به پا دارد. انگار می‌دانسته که جایی دورتر از پله‌های ورودی خانه‌اش نخواهد نرفت.

چهره‌اش مثل مجسمه‌ای است که لبخند نمی‌زند. سلام و علیک گرمی با آن دو مرد نمی‌کند و فقط دستش را دراز می‌کند به معنی اینکه: «رد کن بیاد!» مردی که کنار راننده نشسته، پیاده می‌شود و مثل قرقی روی سر زن آوار می‌شود.

سکوت شبانه کوچه جایش را به صدای فریادهای زن جوان می‌دهد. دسته‌ای از گیسوان زن در دستان مرد جوان تاب خورده و او را با تهدید داخل خودرو هل می‌دهد. زن جوان جیغ می‌زند و چراغ‌هایی در ساختمان‌های اطراف یکی یکی روشن می‌شود.

اما پیش از آنکه کسی مهلت کند به کوچه بیاید، خودرو دور می‌شود. همه چیز در یک چشم برهم زدن رخ داده و کسی نمی‌داند صدای چه کسی بود که در کوچه پیچید؟

موقعیت دوم: چند خیابان بالاتر از خانه مریم

خط ترمز خودروی پرشیا روی زمین جا می‌اندازد. زن جوانی روی زمین می‌افتد و دو مرد جوان که سرنشین خودرو هستند با سرعت پیاده شده و او را زیر باد مشت و لگد می‌گیرند. زن چند فریاد پیاپی می‌زند اما صدایش کمتر و کمتر می‌شود. انگار دیگر نای فریاد زدن هم ندارد.

یکی از مردان جوان چیزی به دیگری می‌گوید و پا به فرار می‌گذارند. صدایش واضح نیست اما کلمه «پلیس» از میان جمله نامفهومش به گوش می‌خورد. زن جوان تلوتلو می‌خورد و خودش را به پیاده‌رو می‌رساند. روی فرش پیاده‌رو می‌افتد و ساعدش را روی چشم‌هایش می‌گذارد و صدای ضعیف ناله‌هایش پی در پی می‌آید. باران با شدت روی زن جوان می‌بارد و چند دقیقه کافی است برای اینکه او خیس خیس شود.

یک موتورسوار از خیابان عبور می‌کند و از کنار زن جوان که رد می‌شود، سرعتش را کم می‌کند. بعد دور می‌زند و نگاه پرسشگرش در خیابان می‌چرخد. شاید صدای ناله‌های زن را شنیده و کنجکاوی او را به سمت صدا کشانده است. چشمش که به زن جوان با آن حال و روز می‌افتد، بالای سرش می‌آید و کمی خم می‌شود. بعد سریع گوشی‌اش را از جیبش بیرون می‌آورد و چند دقیقه‌ای با کسی حرف می‌زند.

دقایقی بعد یک آمبولانس وارد خیابان شده و زن جوان را می‌برد.

کد خبر 752995 منبع: ایران برچسب‌ها ویژه ورزشی آدم‌ربايى حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: ویژه ورزشی حوادث ایران مرد جوان زن جوان پله ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۰۰۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انسیه خزعلی : الگوی ایرانی - اسلامی را در خانواده ها احیا می کنیم/ جنبش تعهد به خانواده را مطرح کرده ایم

انسیه خزعلی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده گفت: «چند رویداد به همت معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در حال اجراست که یکی از آن‌ها، خانواده و فرهنگ عامه است که با محورهای خانواده، رسانه، مُد و لباس، فرهنگ ناملموس، تربیت و موفقیت طراحی شده است و تلاش داریم الگوی ایرانی-اسلامی در خانواده‌ها احیا شود.»   به گزارش مهر، خزعلی گفت: «طرح پیشگیری از طلاق، از دیگر طرح‌های اجرایی این معاونت است که ویژه زوجین جوان طراحی شده است که ضمن حل مشکلات زوجین، آموزش‌های لازم برای تحکیم خانواده به آنان ارائه می‌شود.»   او گفت: «والدین نقش اساسی و اصلی در حفظ امنیت کودکان در برابر آسیب‌ها و تهدیدات فضای مجازی برعهده دارند. یکی از مسائل مهم ما تعهد به خانواده است و ازهمین‌رو جنبش تعهد به خانواده را مطرح کردیم با امید به اینکه سبک زندگی خانواده ایرانی-اسلامی هرچه بیشتر در جامعه رواج یابد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انسیه خزعلی: سال گذشته به خاطر فوت ناگهانی یک زن جوان دروغ‌های زیادی منتشر شد و عضویت ایران از کمیسیون مقام زن را لغو کردند معاون رئیسی در شبکه غیرقانونی از قانون نوشت/ انسیه خزعلی صدای مخاطبین را خاموش کرد! انسیه خزعلی فرمان برخورد با دختر جیمی جامپ را صادر کرد/ سرکار خانم !‌ شما معاون امور زنان هستید نه رییس حراست ورزشگاه

دیگر خبرها

  • بهسازی معابر اراک برای افزایش رفاه شهروندان آغاز شد
  • تمجید سخنگوی دولت از بانوی ورزشکار ایرانی بابت رکوردشکنی در آسیا
  • چاقو خوردن جوان کاشمری بخاطر دفاع از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • انسیه خزعلی : الگوی ایرانی - اسلامی را در خانواده ها احیا می کنیم/ جنبش تعهد به خانواده را مطرح کرده ایم
  • ◄ درآمدهای حیرت آور فرودگاه استانبول برای اقتصاد ترکیه
  • انگیزه عجیب مردی که به زنان جوان حمله می‌کرد
  • نفرت از زنان انگیزه مردی که به زنان جوان حمله می‌کرد
  • غیرتی که در خون غلتید
  • عوارض مصرف بیش از اندازه برنج سفید
  • روایت جالب مربی لهستانی تیم والیبال ایران از خوردن بهترین هندوانه و سخت بیدار شدن صبح